سفارش تبلیغ
صبا ویژن

immolate

قصه ی غریب ِ تو...

هو...

 

چه صبور است...

 آسمان ...

و چه ناگزیر ...

جــــــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـاده.....

امشب... آسمان...

 قصه ی تو را می گوید...

و ماه...

ستاره می پاشد...

 بر جاپای تو...

و تو...

 دوباره...دور می شوی...

در سیاهی ِ چشم ِ من...

و من...

 صید می کنم...

در لجّه ی معرفت...

چشمان ِ غوطه ور شده ی

 تو را ...

و چه زود...

نگفته ...به انتها می رسد...

قصه ی غریب ِ تو...

از زبان ِ آسمان...



[ پنج شنبه 91/10/28 ] [ 11:19 عصر ] [ immolate ] نظر